من شنیدم که شما فصل بهاری آقا
به دل خسته ی ما جان وقراری آقا
آسمان غرق خیال است کجایی آقا ؟
آخرین جمعه سال است کجایی آقا ؟
در هیاهوی شب عید تورا گم کردیم
غافل از آنکه شما اصل بهاری آقا
عمر امسال گذشت و خبری از تو نشد
هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟
در آخرین جمعه سال برای آمدن یار دعا کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا صاحب الزمان..........
وقتی که نیستی تو،بهارم بهار نیست
وقتی که نیستی تو،به دلها قرار نیست
این روزهای تلخ که بی تو به شب رسد
آهسته مردنست ، دگر انتظار نیست
یا ایها العزیز به ما هم تصدقی
چیزی میان کاسه ی این بد عیار نیست
ما را به نام نوکر زهرا شناختند
بی نام مادر تو مرا اعتبار نیست
یابن الحسن ....
آقا جان میگن خنده در نزد عزادار بی ادبیه
آقا جان ببخشید که فراموشتون کردیم
آقاجون ببخشید که هر روز داریم از شما دور تر میشم
آقا جون ببخشید که عرضه نداریم حداقل به احترام عزای مادرتون .............
هنوز جوونای ما صدای آهنگ ماشینشونو عین ادم های عقده ای تا اخر بالا میبرن
زنان ما عزت خودشونو زیر پا میزارن و خودشونو تو خیابونا به شیطان لعین عرضه میکنن
(البته این افراد در اقلیت هستن چون غالبا افراد مذهبی زیاد خودشونو تو جامعه ظاهر نمیکنن اونها بیشتر نشون میدن)
ادامه دارد.........
بسم الله الرحمن الرحیم
آخرین باری که به صورت خیلی جدی ساحلو مدیریت میکردم برمیگرده به اواخر سال نودو سه اون زمان کنکور داشتم حدودا درس نمیخوندم به اجبار خانواده پیش دانشگاهی رو خوندمو وقتمو تلف کردم
اوآخر نوروز نودوسه بود که در آزمون ورودی حوزه شرکت کردم علی رقم مخالفت های شدید خانواده
تا الان هم گرم ورود به حوزه بویم
خداوند مننان رو شاکرم که پام رو به بهشت زمین باز کرد(ان شالله ماجرا رو میگم)
خوب امروز هم روز جمعه است هفتم اسفند از اون روز هایی که مردم ایران حماسه می آفرینن
امروز اولین باری بود که به طور رسمی رائ دادم البته پارسال همین موقه ها بود برا شورا یاری انتخابابت بود رائ دادیم البته مهر هم تو شناسنامم هم خورد
الا ای حال این روز رو برا شروع مجدد مغتنم میدونیم
ان شالله خدای تعالی امروز را روز فرج حضرت بقیة الله الاعظم قرار بدهد.
چطوری سیبیلو؟!
دخترک با خونسردی کامل تبسمی کرد و گفت: ...
وقتی تو ابرو بر میداری مو رنگ می کنی و گوشواره میزاری منم
مجبورم سیبیل بزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نکنه!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
یه استادی داشتم همیشه قبل ازینکه کلاسو شروع کنه و یا قبل ازینکه منبرشو شروع کنه میگفته جهت نورانیت مجلس یه حمدو سه تا قل هو الله و یه صلوات هدیه کنیم به محضر حضرت نرجس خاتون دلیلش رو هم میگفت میگفت چون که ما برای مادر امام زمان علیه السلام کاری کردیم حضرت خودشون به مجلس عنایت میکنن
یه داستان در همین مورد بخونیم خوبه!
مرحوم آیت الله آقاشیخ عبدالکریم حائری نقل می فرمودند: که من با آقای میرزا علی آقاشیرازی به درس خصوصی نزد آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی (ره) می رفتیم. من به امر استادم میرزای بزرگ در آن درس شرکت و با آقا میرزا علی آقا، فرزند ایشان، مباحثه می کردم. محل درس در یک بالا خانه بود. آقای فشارکی که از پایین صدای دوست و هم بحث خودش میرزا محمدتقی شیرازی را شنید، به بالا به نزد ما آمد. این حادثه مربوط به زمانی بود که می گفتند بیماری وبا به سامراء آمده است.
ایشان وقتی که داخل بالا خانه شد، به میرزا روی کرده و فرمود: آقای میرزا مرا مجتهد می دانید؟ ایشان را گفتند آری شما را مجتهد می دانیم. باز گفتند: مرا عادل می دانید؟ جواب دادند: بلی شما را عادل می دانم. دفعه سوم پرسیدند: آیا حکم مجتهد عادل را نافذ می دانید؟ مرحوم میرزا در جواب گفتند:آری! اما اطلاق آن محل منع است! ایشان گفتند: من حکم کردم بر مردان و زنان شیعه ی سامراء که زیارت عاشوراء بخوانند،و ثواب آن را هدیه نمایند، به روح مطهر حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها والده ماجده ی حضرت حجت علیه الصلوه و السلام، و ایشان را شفیع قرار بدهند، نزد فرزند بزرگوارشان که ایشان شفاعت نمایند،عندالله، و من ضامن می شوم، هرکس این عمل را انجام بدهد،مبتلا به بیماری وبا نشود. این حکم منتشر شد، و همه عمل کردند، و هیچ یک از شیعیان به مرض وبا گرفتار نشد، و علی الظاهر کسی در آن اوان نمرد، جز یک پاره دوز شیعی که معلوم نشدکه او آن زیارت را خوانده یا نه، و آیا به مرض وبا مرده یا نه، و به قدری مطلب روشن بود که دیگران از خجلت مردگان خود را شب دفن می کردند، و می آمدند خدمت حضرت هادی و حضرت عسگری سلام الله علیهما می گفتند: انا نسلّم علیک مثل ما یسلّم علیک الشیعه!
سلام میدهم ودلخوشم که فرمودید :
هرآنکه در دل خود یاد ماست زائر ماست:
السلام علیک یا ابانا یا اباصلح المهدی عج الله تعالی فرجک وسهل الله تعالی مخرجک
آیت الله سید حسین قاضی طباطبائی(ره)از خاندان عریق وریشه دار قاضی تبریز، در محضر میرزای بزرگ تلمذ کرده وبه کمال اجتهاد رسیده بود.مردم شهر تبریز به حضور میرزا رسیده واز ایشان می خواهند که امر کند، آقای قاضی برای تعلیم وتربیت مردم وامامت جماعت در مساجد آن شهر، به تبریز باز گردد. میرزا امر فرمود ،وآقای قاضی آماده برای باز گشت شده وناگزیر بایستی به نجف وکربلا وسایر مشاهد ائمه اطهار(علیهم السلام) مشرف شده ووداع گوید. در آخرسر هم به سامراء رفت تا به محضر عسکریین رسیده وداع کند. بعد از وداع به خدمت استاد بزرگ خویش میرزای شیرازی رسید تا از ایشان اجازه خروج گرفته وخدا حافظی کرده و به همراه مردم شهر تبریز به ایران بیاید.میرزا در این ملاقات به ایشان فرمود:حالا که می روی شب وروزی یک ساعت به خودت بپرداز.آقا سید حسین قاضی به ایران آمد. چند سال بعد مردم تبریز به عتبات مشرف شده بعد به محضر میرزا می آیند تا مرجع تقلید خودشان را زیارت کنند و اگر کاری دارند انجام دهند. میرزا از آن ها از احوالات آقای قاضی سئوال می کند. جواب می گویند:آقا آن یک ساعت که شما فرموده بودید تبدیل بیست وچهار ساعت شده است، و همواره در مراقبت و حضور و عزلت غرق است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خوب در قرآن کریم دو پیامبر ویک گروه الگو قرار گرفتند:
اول حضرت پیامبر نور ورحمت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صل الله علیه وآله وسلم در آیه 21 سوره احزاب:
لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ
دوم حضرت ابراهیم علیه السلام و همراهانش درآیات سوره ممتحنه 4-8:
قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ
خوب همانطور که میدانید دو پیامبری که نامبرده شد علیهماالسلام تنها پیامبرانی بودند که جدای از پیامبری به امامت رسیده بودند
اصلن امام یعنی پیشوا در نتیجه باید اهل بیت علیهم السلام رو الگوی خودمون قرار بدیم
یادمه یک مرتبه امام خامنه ای در یکی از دیدارهاشون با جوانان فرمودند الگو رو کسی نباید به شما معرفی کنه البته نقل به مضمون هرکسی باید خودش با توجه به معیار هاش الگوش رو معرفی کنه
که این قضیه در آیه ابتدایی متن قابل مشاهده است
لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ
قطعا پیامبر برای شما الگوی خوبی است برای افرادی که خدای (تعالی )را میطلبند و آخرت را
(ان شالله ماهم از اون افراد باشیم)